فضای مجازی اساسا یک عالم است که در آن از آموزش گرفته تا دوستی و ازدواج و انواع مختلف ارتباطات مطرح است و دین نیز در این فضا قرار میگیرد و نمیتوان از نقش و جایگاه آن غفلت کرد. به باور من نباید از فضای مجازی به مثابه ابزار نگریست، بلکه این فضا یک سبک زندگی و دنیایی است که برای ورود به آن، باید سبک زیستن درون آن را هم بیاموزیم. «سواد سایبری» حرف درستی است. برای کاستن از آسیبهای فضای سایبری باید آن را آموخت. دینداری در فضای مجازی میتواند چندگونه باشد؛ نخست اینکه وجود متون و منابع دینی بر روی «نت» اعم از شبکه ها، وبلاگها و وب سایتها که این بخش را میشود لایهای نازل از دین در فضای مجازی تعبیر کرد.
دوم، کنشها و هنجارهای دینی در فضای مجازی اعمال دینی مانند زیارت مجازی. سوم پرسش و پاسخ و سخنرانیها در قالب آموزشهای دینی و چهارم تجربههای دینی در فضای آنلاین مانند حس گرفتن، گریه کردن که میشود آن را به صورت آنلاین تجربه کرد.
وقتی از دین در فضای مجازی صحبت میکنیم، باید ساحتها را از یکدیگر به گونهای تفکیک کنیم تا بشود سره را از ناسره تشخیص داد تا بتوانیم قضاوت درستی از رابطه دین و فضای مجازی ارایه کنیم.
وقتی ما میگوییم «رابطه دین و فضای مجازی» منظور کدام دین است؟ آیا منظور آموزههای ذهنی است یا کنشهای عملی؟ اگر این گونه باشد مسیحیت، بودیسم و دیگر ادیان هم همین نگرش را دارند که خوشبختانه این نوع نگرش از دینداری در حال منسوخ شدن است.
اما اگر دین را به مثابه شیوه زیستن بدانیم، میشود با بهکارگیری و همسو کردن فضای مجازی با سبک زندگی به پرسشهای جدید نیز پاسخ داد. به عنوان مثال پیشترها مردم پرسشهایی داشتند که به سبب آشکار بودن هویت افراد، حیا مانع طرح این پرسشها میشد، اما امروز با وجود فضای مجازی هویت افراد سیال شده و افراد براحتی میتوانند طرح پرسش کنند. فضای مجازی ظرفیتهایی ایجاد کرده که پرسشها نسبت به گذشته واقعی تر شده است. این امکانات در کنار آسیبهایی که دارد، مزیتهایی را ایجاد کرده است که ما میتوانیم از آن در افزایش کیفیت زندگی بهره ببریم. دین به سبب توانمندی خود نیز میتواند در جهت پاسخ به این پرسشها فعالتر عمل کند.
انسانها در عین حالی که دوست دارند دیده شوند، تمایل دارند بخشی از هویت خود را پنهان نگه دارند که ما در این بخش با پرسشهای واقعیتر مواجه میشویم. فضای مجازی این امکان را فراهم میکند که محقق یا پاسخگو را با این پرسشها مواجه سازد.
برخی معتقدند با ورود به جامعه مدرن و ارتباطات جدید، دین کارکردهای خود را از دست میدهد. نظر شما درباره این ادعا چیست؟
فضای مجازی کارکردهای دین را کم نکرده است، بلکه شیوههای تبلیغ دین را تغییر داده است. برخی کاهش خرید کتابهای دینی را دلیلی بر ضعف دینداری مردم میدانند که من معتقدم این استدلال را نمیشود به پای اعتقادات مردم نوشت. آنان از وجود فضای مجازی و صفحات اینترنتی غافل شدهاند، امروزه بخش زیادی از مردم پاسخ پرسشهای خود را در فضای مجازی جستوجو
میکنند.
شبهه دینداری عوامانه از طریق دنیای مجازی از سوی برخی کارشناسان دینی جدی است و آسیبهای فراوانی فراروی آن وجود دارد و از سوی دیگر گسترش شبکههای مجازی ضرورت پاسخگویی به شبهات مطرح شده علیه باورهای دینی مردم هم احساس میگردد. این دو امر را چگونه میشود جمع کرد؟
امروزه در ارتباط با آسیبهای فضاهای مجازی، ما با انواع و اقسام کاربرانی در فضای «نت» مواجهیم که هویت ثابتی ندارند که من از آن به «اتوریته نداشتن» و «حجیت نداشتن» تولیدات در این فضا تعبیر میکنم. ما نمیدانیم کدام تولیدات در این فضا درست است و کدام نادرست؛ این یکی از بحرانهای فضای مجازی است که اندیشههای انسان را هم تحت تاثیر قرار میدهد. این فضا به این سبب که اعتبار و حجیت لازم را ندارد، به مدیریت درست نیازدارد. هرچند ذهن پرسشگر انسان به دنبال حقیقت است و این نسبی بودن تولیدات در فضای مجازی سبب میشود به مرور افراد به هر تولیدی اعتنا نکنند. دین و آیینی خواهد توانست به پرسشهای دینی مردم پاسخ دهد که ظرفیت لازم نیز برای پاسخگویی داشته باشد.
یکی دیگر از پیامدهای فضای مجازی تفرد و انعزال افراد در این عرصه است. در این فضا مردم در جمع زندگی میکنند، اما با جمع نیستند. در آیین اسلام خلوت گزینی به معنای نگریستن به عرصه وجودی خویشتن ارزشمند است، اما از سوی دیگر تفرد و انزوا نهی شده است. انسان امروز در خود گم شده است و اگر نتواند این گمشدگی را مدیریت کند، دچار بحران هویت خواهد شد.
از آسیبهای دیگری که شبکههای مجازی خود را بر ما تحمیل کرده این است که با ملغمهای از مطالب درست و نادرست مواجهیم. هر فردی خود را شایسته گسترش تولیداتش در این فضا میداند. نتیجه و حاصل این موضوع این است که بنیانهای فلسفی ما در معرض تهدید قرار میگیرد. پس ضروری است تحلیل فلسفی و هوشمندانه نسبت به آن داشته باشیم.
آخرین نظرات