آشنایی با صدف کوثر
حضرت خدیجه پانزده سال قبل از عامالفیل و شصت و هشت سال قبل از هجرت نبوی در شهر مکه دیده به جهان گشود و پس از شصت و پنج سال زندگی باشرافت و فضیلت سرانجام در تاریخ دهم رمضان سال دهم بعثت و سه سال قبل از هجرت رسول خدا به مدینه وفات يافت.
نام او خدیجه، و کنيهاش «ام هند»، نام پدرش «خویلدبن اسد» و نام مادرش «فاطمه دختر زائده بن الاصم» میباشد. (1) پدر و مادر خدیجه با چند واسطه به «لویّبن غالب» میرسد که جد اعلای پیامبر خداست و مادر خدیجه «هاله» دختر عبدمناف از اجداد پیامبر اسلام است. بنابراین خدیجه هم از طرف پدر و هم از سوی مادر با پیامبر اسلام هم نسب میباشد. (2)
القاب خدیجه قبل از اسلام
1- حضرت خدیجه (س) انجیل به عنوان «بانوی مبارکه و همدم مریم در بهشت» یاد شده است، در آنجا که در توصیف پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) خطاب به عیسی چنین آمده: (نسله من مبارکه، و هی مونس أمک فی الجنه) «نسل او از مبارکه (بانوی پربرکت) است که همدم مادرت مریم در بهشت میباشد» (3)
2- در عصر جاهلیت که وجود زن پاکدامن بسیار کم بود، حضرت خدیجه به خاطر قداست و پاکی در همه ابعاد، به عنوان «طاهره» [پاک سرشت و پاک روش] خوانده میشد.
3- و نیز شخصیت خدیجه در همان عصر آن چنان چشمگیر بود که او را با عنوان «سیده نسوان» [سرور زنان] میخواندند. (4)
تولد حضرت محمد (ص) بنابر بسیاری از روایات در 17 ربیعالاول عامالفیل (570 م)، یا به روایتی 12 همان ماه روی داد. پدر پیامبر (ص)، عبدالله فرزند عبدالمطلب و مادرش آمنه دختر وهب و هر دو از قبیله بزرگ قریش بودند، قبیلهای که بزرگان آن از نفوذ فراوانی در مکه برخوردار بودند و بیشتر به بازرگانی اشتغال داشتند.
عبدالله، پدر پیامبر (ص) اندکی پیش از تولد فرزندش برای تجارت با کاروانی به شام رفت و در بازگشت بیمار شد و در گذشت. بنابر رسمی که در مکه رایج بود، محمد (ص) را به زنی به نام حلیمه سپردند تا در فضای ساده و پاک بادیه پرورش یابد. وی 6 ساله بود که همراه مادر برای دیدار خویشان به یثرب (مدینه) رفت، اما آمنه نیز در بازگشت بیمار شد و در گذشت و او را در ابواء- نزدیک مدینه- به خاک سپردند.
محمد (ص) از این پس در کنف حمایت جدش عبدالمطلب قرار گرفت، اما او نیز در 8 سالگی وی در گذشت و سرپرستی محمد (ص) برعهده عمویش ابوطالب گذارده شد. ابوطالب در سفری تجارتی به شام او را با خود همراه برد که راهبی نشانههای پیامبری را در او یافت و ابوطالب را از آن امر مطلع ساخت.(5)
ازدواج پیامبر (ص)
تجربه موفقی که پیامبر (ص) در تجارت از خود نشان داد، همچنین اعتبار و درستی او، باعث شد توجه خدیجه(ع) به او جلب شود. خدیجه (س) زن نیکوکار، ثروتمند و زیبایی بود که خانوادهاش به بازرگانی مشغول بودند. او محمد(ص) را استخدام کرد تا کالاهایش را در کشور سوریه به فروش برساند.
محمد (ص) در اولین سفر خود، به خوبی به وظیفهاش عمل کرد. او هنگامی که از سفر بازگشت، آن قدر سود کرده بود که حتی خود خدیجه(س) هم تا آن موقع چنین سودی نکرده بود. خدمتکار خدیجه(س) که در این سفر، محمد (ص) را همراهی میکرد، پس از بازگشت، گزارش مفصلی به خدیجه(س) داد و از تواناییهای فوقالعاده محمد (ص) در کار تجارت، تعریف و تمجید کرد.
نیت پاک محمد (ص) تأثیر زیادی بر خدیجه (س) گذاشته بود، محمد (ص) کسی بود که همواره چشمها و زبان خود را از گناه حفظ میکرد و همین امر باعث شد که خدیجه (س) به او پیشنهاد ازدواج بدهد. محمد (ص) هم به او احترام خاصی میگذاشت. از آنجا که محمد (ص) پاکدامنی خدیجه (ص) را دیده بود، به او پاسخ مثبت داد. خطبه عقد این ازدواج خجسته را، ابوطالب ایراد کرد و ثمره زندگی آنها پس از چند سال، چهار دختر و دو پسر بود که هر دو فرزند پسرشان در همان سالهای اولیه زندگی، از دنیا رفتند.
خدیجه(س) نه تنها همسر پیامبر، بلکه دوست و یاور او نیز بود، او اولین زنی بود که بعدها، یعنی زمانی که محمد (ص) به رسالت مبعوث شد، جزء یاران پیامبر (ص) قرار گرفت.(6)
اولين زن مسلمان
پیامبر (ص) فرمودند: «مردان بسیاری از لحاظ ایمان کامل شدهاند، اما زنان تنها مریم دختر عمران، آسیه همسر فرعون، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد (ص) به کمال رسیدند. این روایت را مسلم و بخاری و ترمذی از علمای اهل سنت بیان کردهاند. (فصول المهمه، ص 137) (7)
گفتهاند نخستین نشانههای بعثت پیامبر (ص) به هنگام 40 سالگی او، رویاهای صادقه بوده است، اما آنچه در سیره به عنوان آغاز بعثت شهرت یافته، شبی در ماه رمضان یا ماه رجب است که فرشته وحی در غار حرا بر پیامبر (ص) ظاهر شد و بر او نخستین آیات سوره علق را خواند. بنابر روایات؛ پیامبر (ص) به شتاب به خانه بازگشت و خواست که او را هرچه زودتر بپوشانند. گویا برای مدتی در نزول وحی وقفهای ایجاد شد و همین امر پیامبر (ص) را غمناک ساخته بود، ولی اندک بعد فرشته وحی باز آمد و آن حضرت را مأمور هدایت قوم خود و اصلاح جامعه از فسادهای دینی و اخلاقی و پاک گردانیدن خانه خدا از بتان و دلهای آدمیان از خدایان دروغین کرد.
پیامبر (ص) دعوت به توحید را نخست از خانواده خود آغاز کرد و اولین کسی که به او ایمان آورد، همسرش خدیجه و از مردان، پسر عمویش علیبنابی طالب (ع) بود که در آن هنگام سرپرستی او را پیامبر (ص) برعهده بود.
سه سال پس از بعثت، پیامبر (ص) دستور یافت تا همگان را از خاندان قریش گرد آورد و دعوت توحید را در سطحی گستردهتر مطرح سازد. در این زمان سختگیری مشرکان چندان شد که پیامبر (ص) عدهای از اصحاب را امر کرد تا به حبشه هجرت کنند و به نظر میرسد که برخی از اصحاب نیز میان حبشه و حجاز در رفت و آمد بودهاند. (7)
آغاز زندگي مشترك
خدیجه به وسیله قرابت فامیلی با رسول خدا(ص) از یک طرف و آگاهي از اخلاق حمیده او در بازرگانی از طرف دیگر، و شنیدن اخبار رسالت از علمای یهود و نصاری از سوی سوم، عاشق و دلباخته معنوی پیامبر بود و لذا مشکل خود را با پسر عمویش که عالم برجسته نصاري بود در میان گذاشت، او دعایی نوشت و خدیجه آن را زیر بالش خود گذاشت و شبانه در عالم خواب پیامبر را دید و آینده برایش روشن شد و چون چشم برگشود دیگر به خواب نرفت. سرانجام کنیزش نفیسه و به قولی خواهرش را به سراغ پیامبر فرستاد و رسماً درخواست ازدواج کرد. (8)
خدیجه با تلاش پیگیر و تمهید مقدمات عاقلانه، به ویژه با تدبیر پسر عمویش، ورقة بننوفل، سرانجام به مقصود خود رسید، و فرزندان هاشم را که ستارگان حجاز بودند به خانه خود جذب کرد، آنان در حالی که رسول خدا را با تمام عزت و احترام در میان گرفته بودند، برای اجرای عقد به حضور خدیجه رسیدند، و خطبه عقد با یک برنامه جالب اجرا شد و پس از مراسم، یادگار عبدالله در کنار عمویش ابوطالب عازم خانه پیشین گشت، ولی خدیجه همراه با مهر و محبت ویژه دامن محمد را گرفت و گفت «سیدی! الی بیتک فبیتی بیتک و أنا جاریتک! ای مولایم! بیا به خانه خودت، خانه من خانه تو است، و من نیز کنیز تو هستم.» خدیجه به این طریق زندگی مشترک خود را با آن حضرت شروع کرد (9)
زفاف خدیجه با حضرت محمد (ص) 2 ماه و 75 روز پس از بازگشت از سفر تجارت شام تحقق یافت. در آن زمان، حضرت محمد (ص) 25 سال داشت و خدیجه چهل سال بود. ابنعباس سن ایشان را 28 سال نقل میکند. هر چند بعضی از مورخان اهل سنت سعی میکنند این سخن را رد کنند؛ چون راوی آن يعني محمدبن صائب کلبی را ضعیف میدانند.
خدیجه به سبب علاقه به حضرت و مقام معنوی او با ايشان ازدواج کرد و تمام دارایی و مقام و جایگاه فامیلی خود را فدای پیشرفت مقاصد همسرش ساخت.
در عقد ازدواج حضرت محمد (ص) و خدیجه، عبدالله بن غنم به آنها چنین تبریک گفت:
هنیئا مریئا یا خدیجه قد جرت لک الطیرفیما کان منک باسعد.
تزوجت خیر البریه کلها و من ذا الذی فی الناس مثل محمد؟
و بشر به البران عیسی بن مریم و موسی ابن عمران فیاقرب موعد
اقرت به الکتاب قدما بانه رسول من البطحاء هادو مهتد.
گوارا باد بر تو ای خدیجه که طالع تو سعادتمند بوده و با بهترین خلایق ازدواج کردی. چه کسی در میان مردم همانند محمد (ص) است. محمد (ص) کسی است که حضرت عیسی و موسی به آمدنش بشارت دادهاند و کتب آسمانی به پیامبری او اقرار داشتند.
و هدایت شونده است رسولی که سر از بطحاء (مکه) در میآورد و او هدایت کننده (10)
پی نوشت:
1- علی اکبر، بابازاده، سیمای زنان در قرآن، قم، انتشارات لوح محفوظ، چاپ دوم، 1378، ص 23.
2- ر.ک، شیخ عباس، قمی، سفینه البحار، ج 1، ص 379.
3- ر.ک: محمدتقی، مجلسی، همان، ص 352, ج 21 (استفاده از CD جامع الاحادیث).
4- رک: ذبیح الله، محلاتی: ریاحین الشریعه، تهران، دارالکتب الاسالمیه، ج 2، ص 207.
5- http://daneshnameh.roshd.ir
6- برگرفته از کتاب محمد (ص)، نوشته ثانی اثنین، ترجمه امیرصالحی طالقانی، انتشارات کتابهای بنفشه، چاپ اول، 1384.
7- فصول المهمه، ص 137.
8- رک: محمدتقی، مجلسی، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404 هجری قمری، ج 16، ص 23.
9- رک: عباس، قمی، سفینهالبحار، ج 1، ص 379.
آخرین نظرات